آدمهای خطرناک
تحلیلهای سیاسی و اجتماعی و انسانی را بقیه نوشتهاند و خواندهاید، من فقط توصیه میکنم آدمهای خطرناک نزدیک خود را بشناسید و ازشان فاصله بگیرید؛
- آنهایی که بهدنبال انتقام سخت بودند و برایشان مهم نبود انتقام چه در پی دارد، چون هدف وسیله را توجیه میکند!
- آن معلمها و دانشجومعلمهایی که نوشتند "من معلمم، هزاران قاسم سلیمانی تربیت خواهم کرد" و برایشان مهم نبود که قاسم سلیمانیها، دشمن (داعش) را همراه با خانواده و زن و بچه میکشند.
- و آنهایی که از شنیدن خبر کشته شدن سربازان آمریکایی خشنود شدند، تنها! چون ایرانی نبودند!
این آدمها از مردن هیچ انسانی ناراحت نمیشوند؛چه ایرانی و چه کانادایی. این آدمها از مردن من و شما نیز ناراحت نمیشوند. این آدمها حتی اگر لازم شود، در زندگیشان من و شما را نیز به هر طریقی از سر راه برمیدارند، چرا که هدف وسیله را توجیه میکند!
من بعد از خواندن تسلیتهایی که برای پریسا و ریرا (همسر و فرزند حامد اسماعیلیون) نوشته بودند، سراسر غم بودم و غم. که در نهایت راه خود را به شکل اشک پیدا کرد.
اما امروز خشمی که در من است بیشتر از غم است. خشمی که بهقدریست که اشک التیامش نمیبخشد. و بهقدریست که سدی که برای فروخفتن احساساتم بنا کردهام را در هم میشکند.
چارهی نجات پریساها و ریراها و پونه ها و آرشها را تربیت انسانهای صلحطلب میدانم.
انسانهای با تفکر جنگطلب که با دیدن قشونکشیهای نظامی سر ذوق میآیند، در نظرم خطرناکاند و سعی در حذف آنها از حداقل زندگی شخصی خود دارم.
به سهم خودم، تلاش میکنم صدها انسانی تربیت کنم که از جنگ بیزار باشند و بهدنبال دوستی.
و از آدمهای خطرناک اطرافم فاصله بگیرم.
اشتباه میکنی.
اکثر جملات از یک نگاه کوتاه میآید.
نمیگویم مهم نیست، بر این اساس که شما که نمیخواهی فرمانده جنگ شوی. بلکه مهم است، چون این نگاه کوتاه و غیر جامع در تمام ابعاد زندگی روزمره، بر زندگی شما تاثیر میگذارد.
اینکه صبح تا شب تمام دنیا دارند بمب درست میکنند، به نظر شما برای جنگ است و کار بدی میکنند؟ خیر. همه برای صلح دارند تلاش میکنند. اگر البته به خوبی انسان را شناخته باشی.
برای صلح، باید معلم شوی و قاسم ها تولید کنی.
کاری که تمام نظامهای تربیتی دارند درست میکنند.
تا بیست سال دیگر به حرفم میرسی. برای صلح باید خودت را قوی کنی. از بعضی جملات ت بوی عجله میآید. ساختار داشته باشی، احساساتی نمیشوی.